یه سالگرد دیگه

ساخت وبلاگ

سلام

دیروز 5امین سالگرد ازدواج من بود و چقدر این مدت برامون زود گذشت کلا زندگی خیلی تند تند داره

میره جلو مخصوصا برای ماهایی که از 30 سالگی رد شدیم و کم کم رو به شیب پایانی زندگی داریم

نزدیک میشیم.

البته سالگرد امسال درگیر یه ماجرای تصادفی شدیم که انشا... هر چه زودتر بخیر بگذره. فعلا بجای

هر چیز دیگه ای حواس مون معطوف همین فضیه اس!

خونه مون رو برای یک سال دیگه تمدید کردیم و فعلا همینجا هستیم تا ببینیم سال بعد چی پیــــش

میاد. تو فکرم زیاد میاد که خونه خودم و بفروشم و باهاش یه حرکتی بزنم ولی هنوز به تصمیم قطعی

نرسیدم ولی احتمالش خیلی زیاده.

2 هفته پیش که رفته بودم فوتبال به خاطر یک خراشیدگی روی پام الکی الکی عفونت کرد طوری که

از درد پام رو روی زمین می کشیدم و راه می رفتم البته با امپول و سرم و چرک خشک کن خوب شد

اما گاهی کوچکترین مریضی ها چطور میتونه یک مشکل واسه بدن به وجود بیاره که اصلا انتظارش رو

نداریم.

خواهرم هم چند روز پیش داشت تو پیاده رو میرفت که ناگهانی پاش خالی می کنه و میخوره زمین.

دیگه واسه اونم تو بیمارستان دنبال عکس و دکتر بودیم که خداروشکر بخیر گذشته اما باید 3 ماه خونه

استراحت کنه تا استخونش جوش بخوره وگرنه باید پروتز بزاره.

خلاصه این روزا یکم با داستان های غیرمنتظره داره میگذره که انشا... این اخریش هم بخیر بگذره.

انشا... همیشه برای همگی سلامتی باشه که هیچ نعمتی بالاتر از سلامتی نیس

خداروشکر روزهای کاری هم اروم میگذرن و از این شعبه ای که هستم حس خوبی دارم.

بریم تا هفته ی بعد که ببینیم کجا میشه یه برنامه سفر ریخت

زندگی من احمد...
ما را در سایت زندگی من احمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylive-ahmada بازدید : 54 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 14:33