غیر منتظره

ساخت وبلاگ

سلام

ایام به کام!

اون چیزی که خیلی غیرمنتظره بود و فکرش رو نمی کردم جا به جایی ام به شعبه دیگه بود. البته

این روال همه بانک هاست ولی روی 2 سال انتظارش و نداشتم.

به هر حال حدود 1 هفته و چند روز قبل رفتم شعبه جدید و طبق معمول با توجه به اینکه هیچکی و

نمی شناختم روزای اول یکم سخت میگذرن.چون بایدخودت رو با فضای کار ادما و جو و محیط جدید

وفق بدی و این سوئیچ شدن یکم روزای اول سخته.

اما خدا روشکر دیگه روتین شدم و دارم یواش یواش ارتباطم شکل میگیره.

تابستون هم داره تموم میشه و کم کم میریم برای 6 ماه دوم سال. چقدم سریع گذشت لامصب تا

چشم بهم میزنی میبنی سال داره تموم میشه و هی پیرتر میشیم.

از یکی دو ماه دیگه دوتا قسط سنگینم تموم میشه و یه نفسی میکشم البته اگه برای خودم چاله

نکنم

همیشه تو تابستون چشم ها حالت خشکی بهشون دست میده و یا خارش دارن یا سوزش که تا

دست بهیشون میزنم بیشتر بهم میریزن. نمیدونم این مشکل رو چطوری حلش کنم.

یادم وقتی پسر خونه بودم یه سری اهنگای قدیمی خارجی که روی نوارکاست داشتم از طریق کابل

ریختم روی لبتاپ و الان دارم گوش میدم و اهنگاش همه اش یاداور خاطرات روزهای نوجوانی ام هس.

یادش بخیر تو چه دنیا و عالمی بودیم و ادم هر قدر که بزرگ میشه چقد نگاهش به زندگی عوض

میشه.

اگه بچه کوچک نداشتیم پیاده روی اربعین رو میرفتم ولی با بچه سخته و نمیشه باهاش جایی رفت

خصوصا اینکه حرف هم نمیزنه و غذا و خوراک خاص خودش رو داره.

هر وقت مسافرت نصف بیشتر فضای ماشین میشه وسایلش

بعد از یکسال رفتم سونو و دکتر گفت کبدش چرب نیس و این خبر خوبی بود اما نمی دونم چرا همچنان

انزیم های کبدی ام بالاس و باید یه دکتر گوارش برم ببینم چیه و درمانش کنم.

سعی کنین هرزگاهی چک اپ بدین و کلا وقتی جلوی بیماری ها رو زود بگیرین سریع خوب میشین ولی

اگه پشت گوش بندازین و بهش اهمیت ندین بعدها دردسرساز میشه.

به هر صورت زندگی داره تو روال خودش میره جلو و باید دید چی واسمون رقم میزنه.

امیدوارم همه روزهای خوبی پیش رو داشته باشن

فعلا خدانگهدار

کوه یخم من که رو اب شدم شناور

داغ حوادث میکنه ابم سراسر

زندگی من احمد...
ما را در سایت زندگی من احمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylive-ahmada بازدید : 64 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1402 ساعت: 23:28