یه محرم دیگه

ساخت وبلاگ

سلام

چقدر به نظرم محرم ها سریع تر از ایام دیگه میان و میرن. نمی دونم چرا بیشتر به چشمم میاد البته

این عمر هست که در حال سپری شدن هست و خدا می دونه کی و کجا باید بزاریم و بریم.

مهرسا هم الان چسبیده بهم و میخواد رو کیبورد لبتاپ با دستش بزنه کلا هر کاری میخوام بکنـــم

باید مهرسا هم وسط باشه و دخالت کنه.

واسه خونه قبلی خودمون تقریبا 1 ماهی درگیر پمپ گذاشتن بودیم چون واحد یگ قبول نمی کرد و از

طرفی مستاجر منم به خودم فشار می اورد که بدون پمپ نمی تونم بمونم و خلاصه یه ماهی فکرم

بابت این موضوع خیلی مشغول بود که خداروشکر راضی شدن و انشا... هفته بعد بسته میشه.

خونه خودمون هم دیگه همه چی برقرار شده و راحت داریم زندگی مون و ادامه میدیم.

سرکار خیلی سرممم شلوغ هست و گاهی بابت این موضوع خیلییی کلافه میشم.

خیلی به فکر مسافرت هستم و باید برنامه بچینم چند جایی رو برم اولیش که از طالقان شروع میشه

ولی شمال و مشهد که حتماا دوباره باید برم.

روزگار خوبی داشته باشین.

فعلا خدانگهدار...

زندگی من احمد...
ما را در سایت زندگی من احمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylive-ahmada بازدید : 113 تاريخ : چهارشنبه 26 مرداد 1401 ساعت: 4:42