کارگر زحمت کش

ساخت وبلاگ
سلام

امروز مثل یک کارگر زحمتکش کلی اثاث جابه جا کردم و بردم خونه خودم.

هر چند که کارهت تمومی نداره ولی دیگه کم کم رو به پایانه.لباس عروس و ارایشگاه وفیلمبرداری

و سالن و خیلی چیزا دیگه اوکی شده.

فقط مونده لباس خودم و کارت عروسی.

البته از اینم نگذرم که بابت خرید فر با فروشنده با مشکل برخوردم و میخوام برم اتحادیه و ازشــون

شکایت کنم.

عوضی ها تا وقتی که ازت میخوان پول بگیرن مثل زیگیل میچسبن بهت و وقتی جنس و فروختـــن

دیگه جواب سلام ات رو هم به زور میدن.

امروزم رفتیم با فیلمبردارمون صحبت کردیم و از اون طرف رفتیم خونه پسرخالم.

بچه اش تازه به دنیا اومده بود و چند روزی بود میخواستم برم و نمیشد.

داداشم ماموریتی رفته کیش و از قضا منم اخر این هفته با خانم و خواهر و دخترداییش داریم میریم

کیش علاوه بر اینکه بعد از این همه مدت که واسه کارامون دویدیم میتونیم راحت چند روزی رو

استراحت کنیم خدا کنه تیم ملی بره فینال و قهرمانیش و اونجا ببینیم.

نمی دونم داداشم تا هفته اونجا هست یا نه که اگه باشه یه سر پیشش میرم.

سرکار با اینکه چند روزی خلوت بود دوباره شلوغ شد و نمی تونم استراحت کنم

واسه هر هفته ای که میاد از اولش برنامه داریم که باید چه کنیم. این هفته هم مثل روال چندوقته

دنبال زیر تلویزیونی و مبل و ... هستم.

بی صبرانه منتظرم تموم بشه و یک نفسی به راحتی بکشم

دیگه فعلا برم بخوابم که صبح باید برم سرکار.

دعا کنید با این هواپیماهای داغون ایران جوون ناکام نشم.

فعلا...

زندگی من احمد...
ما را در سایت زندگی من احمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylive-ahmada بازدید : 176 تاريخ : چهارشنبه 24 بهمن 1397 ساعت: 4:04