رو چرخ زندگی

ساخت وبلاگ
سلام

یه مدتـی هست چشمام حساسیت پیدا کردن و میخارن. با اینکه دکتر رفتم و قطره میریزم ولی

موقــت خوب میشه و دوباره شروع میشه. هر چند از خاروندن لذت زیادی میبرم ولی چشم یکم خطریه!

مثل چند صباح گذشته به خاطر مشغله زیاد کمتر می تونم بنویسم هر چند که اتفاق خیلی زیاد

هست برای ثبت شدن.

اواسط این هفته سفر چند روزه ای دارم به سمته شمال. چند روز اول با خانواده خانم و چند روزی

هم با بچه خواهرم خودم.

به خاطر تعطیلات محرم چند روزی از خرید و کارای خونه دست کشیده بودیم ولی مجددا باید بریم

دنبال کارها!

خونه ذره ذره ذر حال تکمیل شدن هست و میشه گفت تقریبا داره اماده میشه.

محرم ها چقدر سریع میان و میرن!!! 3 روز رو خونه بودیم و البته شب ها بیرون می رفتیم.

محله ی ما جزو محله های خیلییییی شلوغ تو محرم هست. به خاطر حجم زیاد دسته هایی که

میان بیرون جمعیت زیادی کلا تو خیابونا هست.

بدون اینکه حواسم باشه معاینه فنی ماشینم تموم شده بوده و با دوربین برام جریمه نوشتن!!!

در کل بابت ماشین و موتور باید 400 تومن جریمه پیاده بشم

باید یه روز هم برم دنبال معاینه فنی ماشینم چون باهاش نمیشه بیرون رفت!!!

در کمال ناباوری ارشد شعبه مون که پسرخیلی خوبی بود و باهاش کلی رفیق بودیم حکم تغییر

شعبه بهش دادن و در حالی که 1 سال هم نبود با هم بودیم داره میره جای دیگه!

بدیش اینه که من باید برم تسهیلات و بدون اون یکم کارم سخت تر میشه.

این روزها حال مامان بزرگ خانمم هم خوب نیس و متاسفانه تو بیمارستان بستری شده. واقعا ادم

وقتی میره اونجا تازه قدر سلامتی رو می دونه.

البته این که ادم اخرش میخواد به کجا برسه هم حس نا امیدی واسه مون داره.

خدا همه مریض ها رو شفا بده. خیلی سخته گوشه بیمارستان بیفتی و حتی نتونی دردت رو بــه

زبون بیاری.

این هفته هم مثل روال چند هفته گذشته نمی تونم پست بنویسم چون اصلا تهران نیستم.

امیدوارم تو شعبه پرسپولیس بازی و ببره و بعدش برای واسه السد

بازی با الدحیل که خیلیییی حال داد

 

زندگی من احمد...
ما را در سایت زندگی من احمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylive-ahmada بازدید : 196 تاريخ : شنبه 29 دی 1397 ساعت: 12:25