اولین سرما خوردگی

ساخت وبلاگ
سلام

همیشه سرمای اول پاییز و بهار گول زننده تر و مریض کننده تر از سرمای خوده زمستونه! سرد شدن و گرم

شدن هوا باعث میشه سریع مریض بشیم.

از دیروز صبح گلوم خیلی خشک بود و حتی شب رو نتونستم راحت بخوابم و صبح هم زود بیدار شدم. دیگه

دیدم داره میندازه سریع رفتم دکتر و امپول زدم و دو تا دیگه هم باید بزنم.

تو هفته برای بخش دیگه ای از ساختمون مرکزی رفتم مصاحبه و هنوز معلوم نیس چه اتفاقی میخواد بیفته.

پول کنسلی ماشین رو احتمالا تو همین هفته میگیرم.مملکت خرتو خره دیگه!!!

بدون اینکه امکاناتی بهش اضافه شده باشه یک میلون تومن ماشین گرون شد.

کم کم دارم پرداخت وام ازدواج و تاکسی رو خودم انجام میدم و این باعث میشه کار بهتر باشه. روزهای اول

که رفته بودم و هیچی بلد نبودم سخت میگذشت.

رییس معلوم نیس فازش چیه و یک روز میاد میگه و میخنده و یک روز دیگه جواب سلام مون رو به زور میده.

 از موتورم خیلی راضی بودم و اصلا هیچ خرجی برام نداشت و امسال اولین هزینه اضافی رو باید براش برم

انجام بدم. تفاوت وسیله خارجی با ایرانی رو وقتی از هردوتاش استفاده کنی کاملا حس میکنی!

امروز می خواستم مامانم رو ببرم بهشت زهرا ولی به خاطر بی حس و حالی نرفتم و گذاشتم هفته بعـد.

کلی از همکارای شعبه ام دارن یکی یکی عوض میشن و خیلی از دوستام رفتن. البته هنوز همکار دوست

دارم ولی دارن یکی یکی میرن. همین روزاست که جا به جایی منم انجام بشه.

البته اگه ساختمون مرکزی نرم! باید ببینم شعبه ی بعدی ام کجا خواهد بود و چه خواهد شد.

از اونجا که خبر خاصی نیس به همین چند خط نوشته بسنده میکنم!

فعلا خدانگهدار..

عشق است و آتش و خون
داغ است و درد دوری
کی می توان نگفتن
کی می توان صبوری
کی می توان نرفتن
گیرم پری نمانده
گیرم که سوختیم و خاکستری نمانده

زندگی من احمد...
ما را در سایت زندگی من احمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylive-ahmada بازدید : 167 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت: 3:10