بعد از 1 ماه

ساخت وبلاگ
سلام

عیدتون مبارک

امیدوارم نماز و روزه هاتون قبول باشه.

برخلاف سال قبل امسال همه روزها رو گرفتم. بیشتر از هر چیزی به هم ریختگی زندگی ادم و اذیت

میکرد تا تشنگی و گرسنگی. اینکه خوابت به هم می ریخت نه میشد جایی رفت و کاری کرد.

از سال قبل 15 روز بدهی دارم که باید تو طول سال بگیرم و تسویه بشه.

تو این 1 ماه خداروشکر خیلی شلوغ نشد چون واقعا حس و حال کار و نداشتیم.

زندگی ام تو این 1 ماه ابستن حوادث بزرگی بود که تا الان داره اون چیزی پیش میره که میخواستیم

ولی برای بقیه اش باید منتظر بمونیم.

نمی دونم چرا همه ادما به نوبه ی خودشون اشتباهاتی میکنن که تاوان سنگینی براشون داره. 

تقریبا همه هم همچین بلایی سرشون میاد. ولی شکل اتفاق هر ادمی متفاوته.

هر کاری کنی زندگی می گذره و عمرمون که مثل برق و باد میره جلو توش کلی حوادث می بینیم.

مثل یک فیلم سینمایی!!!

تو این یکی دو روز خونه بودم و جایی نرفتم.

از اتفاقات مهم این ماه این بود که شدم خان دایی خدا به بچه خواهرم یک پسر هدیه داده که

چند روز پیش به دنیا اومد و دیروزم خونه شون بودیم و نگاش می کردیم و می خندیدم.

با اینکه حس و حال بچه ندارم ولی به نظرم حس جالبی به نظر میومد.

ماشینم و واسه فروش به یکی دو نفر سپردم اگه بهم جواب ندن اگهی اش می کنم تو دیوار.

البته ترجیح میدم اشنا بگیره چون معامله کردن ونقل و انتقالش راحت تره.

با مستاجرم برای 1 سال دیگه خونه ام رو تمدید کردم و قرارداد به نام خودم نوشتم.

فوتبال ها هم تموم شده و سرگرمی ام شده اهنگ و نت و بازی.خدا کنه کلا تابستون امسال هر چه

سریع تر تموم بشه. روزها خیلی کند می گذرن.

پول بابت کنتورهامون رو جمع کردیم و فقط یکی دو نفرموندن تا اخر این هفته ببرم پرداخت کنم. خیلی

سخته با ادم زبون نفهم سروکله زدن. پوست مون کنده شده راضی شون کردیم پول هاشون بـــدن و

بریم کارهاشو انجام بدیم.

امروزم خونه هستم و برنامه ای ندارم بخوام جایی برم.

منتظر روزهای در پیش رو هستیم تا ببنیم خدا برامون چی میخواد...

آخ که چقدر تنگه دلم برای اون شب ها

کاشکی که اون عشق بشینه دوباره تو دل هامون

چی میشه برگردیم بازم به روزهای گذشته

هوای پاییزی چرا تو عشق ما نشسته

زندگی من احمد...
ما را در سایت زندگی من احمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylive-ahmada بازدید : 197 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 14:41