واپسین روزها

سلام

نماز و روزه هاتون قبول

این روزهای اخر سخت دارن میگذرن. واسه ما جدا از گرسنگی به هم ریخته شدن خواب مون هم

خیلی ملال اور شده. ولی هر چی بود ماه رمضون امسالم تموم شد و 4 روز اخرشه.

دیشب تا سحر خونه خواهرخانمم بودیم و تا اومدیم خونه اذان و گفته بودن.

خوبی روزهایی که خونه ایم اینه که بیشتر زمان رو خوابیم و بعدشم که پای تی وی واسه همین

نسبت به روزهایی که سرکار میریم راحت تر میگذره.

خواهرم کربلا رفته بود و امروز داریم خونه مامانم و اونجا مبینمش.

قرار بود اخر این هفته که میخوره به تعطیلات یه سمتی بریم با فامیل ولی به نظرم کنسل بشـــه

چون اکثرا یا برنامه ای داشتن یا نمی تونستن بیان ولی بازم باید ببینیم چی پیش میاد.

خیلی وقت هست که دوستام و ندیدم.خیلی دلم میخواد باهاشون قراربزارم ولی اینقدر زندگی ادمو

درگیر می کنه که وقت واسه چیزی نمی مونه.

تو این یک ماه 3 کیلو لاغر شدم. البته چون لاغراندام هستم کاملا نشون میده که اب شدم

اما تصمیم گرفتم بعد از ماه رمضون به روزهای اوج خودم برگردم و وزنم بره بالای 70!

پرسپولیس هم برد و رفت برای فینال و یک جام دیگه میگیریم.

احتمالا بازم مثل قهرمانی لیگ شاید یکم خیابونا شلوغ بشه ولی نمی دونم حسش باشه بیرون برم

یا نه.

اخر این ماه یکی از جلسات دادگاه خونه مامانم ایناست که خیلیی مهمه نتیجه اش چی میشه.

خیلی فکرم واسه اونجا مشغوله و نمی دونم چی پیش میاد ولی کلا خیلی درگیرش هستیم.

یه سازنده حروم زاده بهمون خورده که نمی دونم باباش چه لقمه ی حرومی بهش داده که اینقدر

داره مردم و اذیت میکنه.

روزگار خوبی داشته باشین.

این هفته منتظر عید هستیم تا بتونیم دلی از عزا دربیاریم.

فعلا