رو به جلو

سلام

روزتون خوش!

چند وقتی شد که قسمت نشد بنویسم ولی خوب امروز دیگه گفتم حتما بیام بنویسم چون خیلی 

داشت با پست قبلی ان فاصله میفتاد.

اتفاقات زیر و درشت زیاد داشتم که بخوابم ثبتش کنم و بعدها باهاشون خاطره سازی کنم.

یادمه سال پیش تابستون که میشد چشمام به شدت میخارید ولی امسال خیلی بیشتر شده به 

طوری که دیشب که با خانمم تو بوستان جوانمردان بودیم اینقدر چشمم و خاروندم که زیر چشمم

حسابی پف کرده بود. هر چند الان بهتره ولی فردا میرم چشم پزشک. هم واسه خارش و هم واسه

اینکه شیشه جدید واسه عینک جدید بنویسه و دوتا عینک داشته باشم.

سرکار از بخش تسهیلات اومدم بخش کلر و ای تی ام و با اینکه کارها زیاد هست و کلی می مونم

سرکار ولی از اون فشار زیاد تسهیلات اومدم بیرون و الان از جام راضی تر هستم.

خانمم رفته فیلم اسپارتاکوس رو از دوستش گرفته و داریم باهم می بینیم. با اینکه کلی صحنه داره

ولی فیلم قشنگی هست. این اولین سریال هست که دارم خونه میشینم میبینم.

هیچ وقت حوصله اش و نداشتم بشینم این همه سریال ببینم.

کد بورسی رو واسه خودم و خانمم گرفتم و از روزهای اینده شروع میکنم. البته با مشورت یکی دونفر

که تو این زمینه فعالیت دارن و راهنمایی می کنن.

درخواست کارت ملی رو هم دادیم ولی خدا می دونه کی دست مون میرسه.

متاسفانــه تو هفته ای که گذشت یک بنده خدا که به زور 45 سالش میشد جلو شعبه ایست قلبی

کـــــــرد و از دنیا رفت. با اینکه خودمون بالاسرش بودیم و مردم خیلی تلاش کردن با تنفس مصنوعی 

برگردونن ولی نشد.

به خودم میگفتم بیا

این همه بگیر و ببند بیار اخرش تموم شد باید بزاری بری.

درسی باشه واسه کسایی که به هر قیمتی میخوان سر بقیه کلاه بزارن ولی یادشون میره!!!

یه پیشنهاد شده از طرف پسرخالم واسه خرید ملک مشترک ولی هنوز هیچی معلوم نیس.

باید ببنیم چی پیش میاد.

با اینکه فردا شنبه مزخرف هست ولی خوشبختانه وسطش تعطیلی داریم. 

پاشم برم یک قسمت دیگه اسپارتاکوس ببینم

فعلا خدانگهدار