ساکن و ساکن

بعد از کلی چک و چونه زدن با شهرداری برای درست کردن کوچه مون و بعد اینکه آسفالت کردن حالا از اداره

اب اومدن میگن واسه فاضلاب شهری باید کوچه رو بکنیم. مملکت خر تو خر همینه دیگه!!!

سرکار سر به زیر دارم میرم و میام ولی خوب هرزگاهی رییس بهم سیخونک میزنه و میره رو اعصابم!

از فردا برای 4 روز بایدبرم یک شعبه دیگه به صورت ماموریتی! یکی از نیروهاشون مرخصی گرفته و به عنوان نیرو

کمکی باید برم اونجا.

خونه کوچه بالایی مون کم کم داره اماده میشه و حالا باید یواش یواش شروع کنیم به جمع و جور کردن وسایل

اینجا خیلی برامون کوچیک بود و واحد بالایی خیلی بهتره.

بعد از مدتها با پسرخالم رفتیم استادیوم ولی تصمیم گرفتیم که تا اخر سال راحت بشینیم خونه و راحت بازی و

از خونه ببینیم و کمتر حرص بخوریم.

روزهای جمعه خونه بیکار میمونم. هفته پیش که با یکی ازدوستم رفتم بیرون و امروزم میرم مغازه یکی دیگه!

بعد از اینکه از ترکیه برگشتم و پوست بدنم ریخت خوب شدم ولی الان نمی دونم چرا گاهی اوقات کمرم به طرز

عجیبی میخاره! انگار که از گوشت کمرم یکی قلقلک میده.

به ما هم که اصلا نیومده کاکائو بخوریم! چندتا دونه کاکائو اورده بودم برای خودم که تو همین هفته صورتم جوش

زد. با اینکه عاشق کاکائو و کره و ... هستم ولی زیاد نمی خورم.

امروز اخرین روز استفاده از نرم افزار خاطره انگیزه یاهو مسنجر هست. یادش بخیر با اینترنت دایل اپ پنجشنبه

شب ها چت می کردم. یادمه بین دیپلم و شروع دانشگاهم که افتاده بود نیمه دوم سال شب ها با چت کردن

تو یاهو مسنجر خودم سرگرم میکرد. اون دوران هم اهنگ های مهستی رو میزاشتم.

امروزم برای اخرین بار ان لاین میشم و یاهو رو هم برای همیشه به خاطره ها می سپارم...

وقتی ادم این خاطره رو یاد میکنه و اشک از چشماش جاری میشه تازه میفهمه دمه مرگ چقدر سخت تره که

باید همه چی رو بزاره و بره!

البته همه مون گاهی در حالتی قرار میگیریم که دنیا خیلی برامون وابستگی نداره.

بعد از ابی که جایگاه بالاتری واسم داره هایده خواننده مورد علاقه ام هست. خدا رحمتش کنه.

تو صدای هیچ زنی این همه سوز و غم نیست و نخواهد بود.

تو یوتیوب مستندش رو میدیدم خودش هم خیلی احساس تنهایی می کرده و قرص زیاد مصرف می کرده کـــه

باعث هم شد خیلی زود از دنیا بره.

ماموریت یکی از ویژگی هاش اینه که برای چند روز میری تو یک محیط کاری جدید با ادما و مشتری ها و فضای

کاری جدید. واسه همین می تونه برام ادم یک نوع تنوع باشه و از این جهت خوبه.

بعدشم که بر میگردم شعبه خودمون.

مثل های همیشه روزهای خوبی برای همه تون ارزومند هستم.

همه دوستانی که میان و می خونن.

خوش باشید

شبی که آوای نی تو شنیدم

چو آهوی تشنه پی تو دویدم

دوان دوان تا لب چشمه رسیدم

نشانی از نی و نغمه  ندیدم

توی ای پری کجایی؟؟؟

که رخ نمی نمایی

از آن بهشت پنهان

دری نمی گشایی