زندگی من احمد

متن مرتبط با «همه» در سایت زندگی من احمد نوشته شده است

همه چی سر جاشه

  • سلامروزهای بچه داری حداقل برای اوایلش خیلی سخت می گذره البته بماند که دیشب قشنـــگ ازخجالت مون دراومد و تا 4 صبح نمی خوابید ولی خوب چون فرداش جمعه بود خیلی تو مخ مــوننبود البته برای اینکه شبها رو راحت بخوابه از ساعت 9 به بعد بیدارش می کنیم و نمیزاریم بخوابهچون روزهایی که باید سرکار برم اگه بخواد اینطوری باشه نمی تونم صبح بلند بشم و برم.هوای امروز بارونی بود و نشد فوتبال برم ولی به جاش خوب خوابیدم و خستگی هفتگی از تنــمبیرون رفت. شبها کم می خوابم و واسه همین هر چی به اخر هفته میرسم جنازه تر میشم.سرکار بهمون نیرو دادن و خوشبختانه از اون فشار کاری کاسته شد قبلا که تعدادمون کم بود خیلیفشار رومون زیاد بود و طبیعتا اشتباه هم به وجود میومد.دیروز یک نفر بی نوبت اومد و چون کارش و بی نوبت انجام ندادم شروع کرد داد وبیداد و کولی بازیما هم که اینقدر از این ادما دیدیم برامون عادی شده و بیخیالش شدم.کلا کاری که با عموم مردم سرکار داشته باشی خیلی سخت هست و باید امادگی برخورد با هرجورادم و شخصیتی رو داشته باشی و به خودت تا می تونی مسلط باشی.این هفته ها رو بیشتر خونه پدرمادر مون میریم و البته خانمم بیشتر میره تا این روزهای اولیه کمکشباشن برای کارهای بچه ولی خداروشکر خیلی سخت هم نیس.البته برغاله ذره ذره درکش از محیط که داره بیشتر میشه و نگهداریش هم سخت تر میشه.مثلا اینکه بفهمه بغلش کردی یا باهاش حرف میزنی و ... باعث میشه بیشتر سمتش بریم.فعلا که شیر می خوره و کود تولید می کنه و میخوابه بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها